استاد فقید آیتالله معرفت معتقد است این معجزه شگرف آخرین فرستاده ربالعالمین در بیانات شافیه و کافیه خود، روشی را جدا از روشهای معمولی که انسانها در مقام محاوره اتخاذ میکنند، به کار میگیرد. راه و روشـی کـه عـقـلا، در مقام محاوره و تفهیم و تفهم مقاصد خود، پیش میگیرند، صرفا در تـرجـمـه الـفاظ و عبارات وارده در قرآن به کار میرود ولی برای رسیدن به حقایق عالیه، راهی دیگر، جدا از طریق معمولی باید پیمود؛ از اینرو صاحبنظران علوم قرآنی قـواعـد مـقـرره کـلامـی که به نام اصول محاوره و در علم اصول، به نام اصول لفظیه خوانده میشود را برای پیبردن به مطالب رفیعه قرآن کافی نمیدانند.
با این وجود این موضوع انکارناپذیر و بسا قطعی است که برای بهرهمندی از معارف غنی کتاب وحی یا باید با زبان قرآن آشنایی مطلوبی یافت و یا درصورت عدمتحقق شرایط یادگیری زبان نزول قرآن(عربی) پسندیده است که از ترجمههای دقیق و روان از این کتاب پرفیض بهرهمند شد. البته در بهرهمندی از ترجمه قرآن کریم نیز موضوعات و ملاحظات فراوانی وجود دارد که یکی از آنها مشاهده نوعی پراکندگی در آیات و بالطبع ترجمه آنهاست آنچنانکه اگر کسی بدون مطالعه یا تصوری دقیق از کلیات یک سوره یا گروهی از آیات بخواهد از ترجمه آیات الهی بهرهمند شود، ممکن است به نوعی سردرگمی دچار شود. برای رهایی از این مشکل توجه به پیوستگی در ترجمه و اصول و ملزومات آن ضروری است.
بعضا هنگام خواندن قرآن کریم و تطبیق آیات الهی با متن ترجمههای ارائهشده، شاهد پراکندهگویی در آن میشویم بهنحوی که در ظاهر هیچ پیوستگی در مطالب آن یافت نمیشود.
در پاسخ به این سؤال باید چند مسئله لحاظ شود. آیتالله محمدعلی گرامی در کتاب «شناخت قرآن» مینویسد: اول اینکه معمولا هر کتابی که به زبان دیگر ترجمه میشود نمیتواند بیانکننده تمام خصوصیات کتاب و متن ترجمهشده باشد چون در هر زبانی خصوصیات و اصطلاحاتی وجود دارد که پیداکردن معادل آن در زبان دیگر مشکل است.
از سویی جامعیت و گستردگی الفاظ قرآن کریم بهگونهای است که نظیر آن را در هیچ کتاب و متنی نمیتوان یافت و به همین جهت ترجمه دقیقی نمیتوان از آن ارائه داد. نکته سوم اینکه قرآن، کتاب هدایت انسان است و این مطلب را حتما در نظر داشته باشید که نظم مطالب در علمی که از هدایت انسانها و سعادت فرد و جامعه بهطور گسترده بحث میکند با نظم علوم معمولی فرق دارد. علوم معمولی که در آنها از یک رشته خاص بحث میشود، نظمی پیوسته و یکنواخت دارد و کاری به مطالب و حقایق یا نیازهای دیگر انسانی ندارد، حتی رشتههای علوم انسانی چون جامعهشناسی و روانشناسی ولی هدایت با همه جهان کار دارد چون با همه ابعاد گوناگون انسان کار دارد؛ با عقل، عاطفه، مسائل اجتماعی، فردی، خانوادگی حکومتی مانند تنظیم قطعهای زیبا و گوشنواز که برای تنظیم کلی زیر و بمها باید روی تارهای مختلفی نواخته شود. تارها چه بسا دور از هم و کوتاه و بزرگ و صدایشان گوناگون است، لیکن در کل و بر سر هم منظم و کامل تجلی میکنند.
خلاصه نفهمیدن ارتباط در نظر سطحی، دلیل نبودن ارتباط نیست. پیوندها در خیلی از موارد به دقت افراد ارجاع داده شده است.